هر چند برای کودکان اغلب بازیها در پرورش مهارتهای اجتماعی، کیفیت ارتباط، تواناییهای شناختی و حرکتی کودک نقش دارند اما نقش بازیهای تعاملی برای تکامل مهارتهای اجتماعی و شناختی به خصوص برای کودکان با اختلال طیف اتیسم بسیار مهم تر است. مشخصه یک بازی تعاملی خوب این است باعث تحریک حواس مختلف کودک از جمله حواس بصری، شنوایی، لامسه و تعادل شود (مثل بازیهایی چون "گرگم به هوا"،"قایم باشک"، "توپ بازی" و "خاله بازی"). باید از بازیهایی استفاده کنیم که قوانین آن برای کودک قابل فهم باشند. به تدریج میتوان سطح بازیها را با توجه به مهارتهای کودک افزایش داد. باید در ابتدا ازکارهایی شروع کنیم که کودک آنها را به طور معمول انجام میدهد و برایش سرگرم کننده است سپس به تدریج آنها را به بازی تبدیل کنیم. از مشخصات دیگر بازی تعاملی ریتم بازی است، بدین معنا که ریتم بازی میتواند با فعالیتهای که انجام می دهیم یا با شعرهایی که ضمن بازی برای کودک میخوانیم تند و کند شود. قابل پیش بینی بودن نیز میتواند از دیگر معیارهای مهم بازیهای تعاملی باشد. این امر باعث میشود که بتوانیم توجه و دقت کودک را جلب کرده و نگه داریم.
بازیهایی چون گرگم به هوا از این نوع هستند و در برخی موارد باعث تحریک بیش از حد در کودک می شوند، لذا زمانیکه حس کنیم کودک به اوج تحریک پذیری رسیده است باید سطح هیجان و تحریک پذیری کودک را تعدیل کنیم. این کار را میتوان با در آغوش گرفتن کودک و حرکات ریتمیک و زمزمه آرام، یا با دنبال نکردن و ادامه ندادن بازی انجام دهیم و یا با پرت کردن حواس کودکمان او را دعوت به فعالیت دیگری کنیم.
یکی دیگر ازمشخصات بازیهای تعاملی تکرار پذیر بودن آنها است. تکرار موجود در بازی باعث بدست آوردن مهارت جدید و تثبیت آن می شود. تکرار در بازی باعث ایجاد مفهوم و مهارت کودک و در نتیجه افزایش اعتماد به نفس کودک میشود . از دیگر ویژگیهای بازیهای تعاملی رعایت نوبت ( نوبتی بودن) آنها است؛ چرا که از طریق بازی کودکان این مهارت را که در صحبت کردن بسیار مهم است، تمرین می کنند.
تعامل و بازی
کودکان موجوداتی اجتماعی هستند. آنها از بدو تولد شروع به یادگیری میکنند. این یادگیری بیشتر هنگامی اتفاق می افتد که کودک با دیگران (بخصوص مادر) در تعامل است. در روزهای اولیه پس از تولد این ارتباط اغلب به شکل مراقبتها و وظایف مادری از جمله شستن، عوض کردن، شیر دادن، حمام کردن، لباس پوشاندن، برهنه کردن، گذاشتن کودک در تخت خواب و ... صورت میگیرد که اغلب به شکل حمایتی هستند و متقابلا والد یا اطرافیان نیز تمایل به داشتن ارتباط با نوزاد دارند و در این تعامل نهایت لذت را از نوزادشان می برند. این تعامل معمولا سرشار از هیجان، شور، تماس چشمی، ادا و شکلک در آوردن و تقلید صداهایی است که نوزاد درمی آورد. این تعاملات به مرور زمان در سال اول زندگی کودک طولانی تَر و پر محتوا تَر می شود و تبدیل به ادای کلمات در سال دوم و به تدریج استفاده از زبان میشود. همزمان کودک یاد میگیرد که زمان بیشتری قادر به تمرکز، دادن توجه و حفظ نوبت در فعالیتها و شروع به یاد گرفتن نشانه ها و خواندن صورت افراد خواهد بود. این توانایی ها بتدریج با افزایش سن پیشرفت کرده و تا بزرگسالی تداوم می یابند.
این روند به صورت طبیعی در اکثر کودکان که رشد بهنجاری دارند شکل میگیرد. مطالعات روانشناختی نشان مى دهند، کودکانی که دارای اختلالات عصب-تحولی هستند (از جمله اختلال طیف اتیسم) در این زمینه دارای مشکلات فراوانی هستند و از آنجا که نمی توانند به طور طبیعی ابزارهای ارتباط را کسب کنند، برقراری و حفظ ارتباط با آنان برای بزرگسالان نیز با مشکل روبه رو میشود؛ چرا که کودک تماس چشمی، لبخند و یا غان وغون کردن از خود نشان نمی دهد و انگار تمایلی به برقراری ارتباط و حتی در آغوش گرفته شدن ندارد. کودکانی که در این مهارتها کند هستند، عکس العمل نشان نمی دهند و یا رفتار غیرطبیعی دارند، باعث ایجاد استرس و یا دلسردی در والدین می شوند و معمولا پس از مدتی والدین می فهمند که اگر کودک را در حال خود رها کنند راحتتر است و در طولانی مدت از کودک غافل میشوند. بنابراین آموزش والدین این کودکان برای برقراری ارتباط با کودک و در ارتباط مداوم بودن با این کودکان نقش حیاتی در برگرداندن کودک به روند رشد بهنجار دارد. بدون شک مهمترین راه برقراری ارتباط با کودکان در سنین پایین "بازی" است. در سنین اولیه پس از تولد بازی بیشتر به شکل ابتدایی آن و صرفا با تاکید بر جنبه تعاملی آن باید صورت گیرد تا والدین بتوانند وارد دنیای کودک شوند تا کودک لذت از بودن با دیگران و گرمای آغوش والدین را تجربه کند. بازی در ماههای اولیه پس از تولد بیشتر به شکل تماس فیزیکی مانند قلقلک دادن، فشردن دست در دست یکدیگر، دست زدن، ماساژ دست و پا، نوازش، حتی لمس کردن پیشانی و یا مالش بینی است. از جمله راههای ارتباط گیری دیگر با کودکان این سن، انعکاس صداهای تولید شده (حتی صداهای غیر کلامی مانند تنفس) است. به عنوان مثال، انعکاس کلامی یا غیر کلامی، استفاده ازصدای زیر و بم به صورت اغراق آمیز، زمزمه، سوت زدن و یا خندیدن با هم. انعکاس رفتار کودک نیز می تواند باعث تسهیل تعامل شود مانند: بازتاب فعالیت بدنی (ادا در آوردن) یا برخی از جنبه های فعالیت بدنی (احتمالا و ترجیحا به صورت اغراق آمیز). برقراری متناوب تماس چشمی با خردسال (مانند نگاه کردن، خیره شدن و چشم به چشم همدیگر دوختن) مسئلهای بسیار حیاتی است؛ چرا که نقص در تماس چشمی از علائم هستهای اختلال طیف اتیسم و یک وسیله مهم برای ارائه و دریافت سیگنالهای اجتماعی است که نقش اساسی در ارتباطات اجتماعی بازی می کند.
منبع: http://www.doosteautism.org